آنچه در فلات ایران با نام قوم موجود است، تنها و تنها «قوم ایرانی» است. آنچه هم که با نام کُرد و لر و بلوچ و ترکمن و ارمنی و خراسانی و خوزستانی و آذربایجانی و بوشهری و... می‌شناسیم، «گروه‌های جمعیتی ایرانی» هستند که زیرشاخه‌های همان قوم اصلی به شمار می‌آیند.

یادآوری آنکه، «ایرانی بودن» امروزه مفهومی صرفا فرهنگی (و کمتر تباری) بوده، و به همین دلیل طیف وسیعی از باشندگان سرزمین‌های همجوار مذکور را شامل شده و در بر می‌گیرد.

البته به جهت جلوگیری از ذوق‌زدگی قومگرایان، باز هم نیاز به توضیح است که بر پایۀ «آزمایش‌های جهانی ژنتیک» مردمان مرزهای سیاسی کنونی ایران به علاوۀ ساکنین پهنه‌های پیرامونی و کمابیش عمدۀ مُماس با این مرزها، تفاوت معناداری از نظر پشتوانۀ ژنتیکی با هم نداشته و بنابراین در کنار پیوستگی‌های ژرف فرهنگی و تاریخ مشترک سرزمینی، از دیدگاه تباری نیز همگن می‌باشند.

سه مفهوم «فارس»، «ترک آذری» و «عرب ایرانی» در ایران، جعلی بوده و ساختۀ دوران استعمار می‌باشند. مفاهیم آذربایجانی، خراسانی، خوزستانی، کُرد، گیلک، سیستانی، بوشهری، ایلامی، ترکمن، شیرازی، لک، بلوچ، لر، ارمنی، گرجی، همدانی، تاجیک، بختیاری، یزدی، اردبیلی، کرمانشاهی و...، مفاهیمی واقعی‌ترند. زیرا تقسیمات کشوری ایران، «جغرافیایی» است، نه قومی. اگرچه که، همین مفاهیم نامبردۀ ثانوی نیز مفاهیم و مقولاتی «انتزاعی - فرهنگی» می‌باشند، نه تباری.